ای که برداشتی از شانه ی موری باری
بهتر آن بود که دست از سر ِ من برداری


ظاهر آراسته ام در هوس وصل ، ولی
من پریشان تر از آنم که تو می پنداری


هر چه می خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری


موجم و جرأت ِ پیش آمدنم نیست ، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری


بی سبب نیست که پنهان شده ای پشت غبار
تو هم ای آیینه از دیدن ِ من بیزاری ؟!

من پریشان تر از آنم که تو می پنداری

تو ,ای ,ِ ,پنداری ,آنم ,پریشان ,تو می ,ِ من ,می پنداری ,که تو ,آنم که

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرکز خدمات ساشین سرویس کف سازی|بتن سخت|بتن منقش|چسب بتن|ضدیخ بتن|ضدیخ ملات|تیغه ماله پروانه|سینی ماله نورومای مورتون جواد انبارداران پایگاه رسمی همایش آزادگان تکریت 11 کارگاه مقاله نویسی پزشکی و زیست شناسی اردبیل کارسازی ایران دانلود سریال ایرانی , فیلم سینمایی SKULL ☠ JOKES دکتر اشتباهی